به مناسبت هفتهی کتاب و کتابخوانی و به بهانهی تعطیلی چند کتابفروشی در شهرستان پاوه(کتابفروشی اسلامی، بیان و روجیار)
در دههی اخیر آمار سرانهی کتابخوانی در کشور ما سیر نزولی داشته است. بطوری که بامقایسهی سالهای ٦٠ و ٧٦ و ٩٠ که تیراژ کتاب از ٣٠٠٠ نسخه تجاوز میکرد، در سال۹۹ این تیراژ به زیر ٥٠٠ جلد رسیده است.
نشریاتی که رونق آن در سالهای ٧٦ و ٨٧ به اوج خود رسید و روزنامهها و نشریاتی مانند (جامعه، طوس، راه نو، ایران فردا و...) صبح امروز که گاهی در دو نوبت صبح و بعدازظهر چاپ میشد، هماکنون فروش مجلهی وزین مهرنامه و اندیشهی پویا در سطح استان کرمانشاه به کمتر از صد نسخه میرسد. افت آمار مطالعه کتاب ونشریات و پایین آمدن تیراژ کتاب، هشداری است به جامعهی باسواد کشور که هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد.
مشاهدهی آمارها و عدم استقبال از رسانههای نوشتاری اصحاب فرهنگ را به شدت نگران کرده است.
حال چه عواملی موجب افت این آمار و عدم استقبال خوانندگان شده است؟
با نگاهی گذرا به آمار سرانهی کتابخوانی در کشورمان و مقایسهی آن بادیگر کشورها به نتایج مأیوسکنندهای میرسیم که با این مقدمه موضوع را پی میگیریم.
در کشور ما براساس گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها ٥٨ درصد مردم ایران مطالعهی غیردرسی دارند و میزان مطالعهی این بخش از جامعه به طور میانگین ٧ ساعت و ٤١ دقیقه در ماه است که اگر ٣ ساعت و ٧ دقیقهی آن صرف خواندن قرآن و ادعیه شود الباقی ٤ ساعت و ٣٤ دقیقه در ماه برای هر نفر میباشد.[١]
علیاکبر اشعری رئیس وقت کتابخانههای ملی کشور در دولت دکتر احمدی نژاد اعلام کرده بود که:
سرانهی مطالعهی هر ایرانی در شبانهروز فقط ٢ دقیقه میباشد چنانچه اگر آمار مطالعه قرآن و ادعیه و احادیث و کتابهای درسی را به آن اضافه کنیم این آمار به ٦ دقیقه در شبانهروز میرسد.
در سمینار سراسری کتابخانههای کشور سال ٨٨ (هیئت امنا و رؤسای ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی) که در تهران برگزار شد. بنده در آن سمینار حضور داشتم آقای واعظی رئیس وقت کتابخانههای سراسر کشور تقریباً همین آمار را در جمع حاضران ارائه کردند با این تفاوت که بجای عدد ٦ ایشان با سخاوت بیشتری عدد ٧ را اعلام کردند. آخرین آمار در سال ۹۹ واعلام آن از طرف وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی حکایت از رشد چند درصدی تا حدود ۲۱دقیقه در شبانه روز رسیده است البته با اضافه کردن مطالعه در فضای مجازی و نوشتاری که افزایش این آمار خوش بینانه، برای پژوهشگران جای سوال است.
در آخرین آمارگیریهای انجام شده در سال ٢٠١٨ کشورهایی از جمله هندوستان، تایلند، چین، فیلیپین، مصر، چک، سوئد، فرانسه، مجارستان و عربستان سعودی به واسطهی ساعات مطالعهی مردم آن کشورها در لیست کتابخوانترین کشورها قرار گرفتهاند.
در این آمار هندوستان با ١٠ ساعت و ٤٢ دقیقه در هفته در صدر جدول قرار دارد و از بالاترین آمار سرانهی مطالعه در جهان برخوردار است. کشور تایلند دومین کشور با بالاترین میزان مطالعه با ٩ ساعت و ٢٤ دقیقه در هفته میباشد. (چاپی و اینترنتی)
در این آمار کشورهای شرقی بیش از کشورهای غربی اهل مطالعه هستند و کشورهای آسیایی بیشتر از کشورهای اروپایی کتاب میخوانند. کشورهای لهستان و فنلاند از بیشترین آمار سرانهی کتابخوانی در اروپا برخوردار هستند.
آمار مطالعه در میان انگلیسیها ٥٥ دقیقه در شبانهروز و در میان ژاپنیها ٩٠ دقیقه و در میان آمریکائیها ٢٠ دقیقه و در میان اروپاییها ١٣ دقیقه در شبانهروز میباشد.
بالا بودن آمار سرانهی کتابخوانی در هر کشور آثار مطلوبی در میان مردم بجای میگذارد. و امروز کشوری قدرتمند است که دارای دانش و تخصص وفناوری روز باشد که حاصل آن مردمی باسواد، باانگیزه، پرسشگر و اهل تحقیق و پژوهش می باشد.
بعنوان نمونه، کشور سنگاپور دارای قویترین گذرنامه در دنیا میباشد و مردم مالزی بدون ویزا میتوانند به بیش از ١٢٠ کشور مسافرت نمایند. کشور امارات متحدهی عربی دارای قویترین پاسپورت در خاورمیانه میباشد و با کسب ١٧٨ امتیاز در ردیف اول رتبهی جهانی قرار دارد. ایران با ٤٢ امتیاز در رتبهی ٨٩ قرار دارد و کشور افغانستان با ٢٩ امتیاز در رتبهی ٩٥ میباشد.[٢]
رتبهبندی کشورهای فوقالذکر نشاندهندهی ارزش و اعتبار هر کشور و جایگاه علم و دانایی و قانون مداری ورعایت حقوق شهروندی آن کشور است. که در حقیقت بالا بودن سطح علم ودانایی یکی از شاخصهای توسعه، در آن کشور میباشد.[٣]
حال باتوجه به آمارهای فوقالذکر انتظار میرود کشور ما با سوابق تاریخی و پیشینهی فرهنگی و جایگاه والای آن در میان دیگر کشورها در زمینهی تمدن، فرهنگ، داشتن مراکز علمی و دانشگاهی در طول تاریخ ازدانشگاه جندی شاهپور گرفته تا دانشگاه تهران و وجود مراکز علمی و پژوهشی و کتابخانههای گسترده در کشور از آمار بالایی برخوردار باشد.اما متاسفانه با وجود دانشمندان وعلمای برجسته وصاحب نام و ماندگار در تاریخ ایران که روزی، برای جهان منشأ علم و دانش و تخصص و کشفیات بودهاند. این آمارها درشان ملت ایران نمی باشد. وجود دانشمندانی مانند، محمد زکریای رازی، ابن سینا، فردوسی، امام محمد غزالی، حافظ، مولوی، طبری، سعدی، نظام الملک و هزاران شخصیت و دانشمندانی که زبانزد خاص و عام بودهاند.
لذا جای تاسف است که چرا و چگونه هماکنون متولیان فرهنگی با وجود جهد و کوشش در زمینه کتاب و کتابخوانی، برگزاری نمایشگاههای متنوع در سراسر کشور، تاکنون موفق به افزایش آمار سرانهی کتابخوانی نشدهاند ؟!
دلایل و عوامل زیادی از جمله مشکلات اقتصادی، ممیزی کتاب، محدودیت چاپ و انتشارات، فضای مجازی، بیانگیزه بودن افراد تحصیلکرده در این امر دست بدست هم داده اند تا وضعیت را به اینجا رساندهاند.با تامل در عوامل مذکور نمیتوان هیچکدام از این عوامل را به تنهایی موجب افت آمار سرانهی مطالعه و مانع دانشافزایی در سطح جامعه دانست. بلکه عواملی چند در یک شرایط زمانی موجب این بحران کتابگریزی شدهاند که مختصراً به چند مورد آن اشاره میشود.
بسیاری از ما معتقدیم که مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ موجب افت آمار خرید کتاب و کتابخوانی شده است، اما در حقیقت این عامل نمیتواند موجب افت آمار کتابخوانی شود. زیرا گرانی کتاب با مقایسه با گرانی محصولات بهداشتی، خوراکی، البسه و دیگر مایحتاج عمومی چندان تفاوتی ندارد و اگر مردم هر روز یا هر هفته نسبت به خرید مایحتاج خانواده اقدام میکنند و مجبورند که سبد خانوار را هرچند با نازلترین قیمت تهیه کنند اما کتاب ازجمله مواردی است که هر هفته نیاز به خرید آن نیست زیرا کتاب به نسبت مواد خوراکی ماندگار و ارزشی است.
با نگاهی گذرا به خرید مواد آرایشی، بوتیکها، نمایشگاههای مبلمان و ماشین و دیگر وسایل و خریدهای چند میلیونی شهروندان و تعویض وسایل نه چندان فرسوده با وسایل بروز با قیمتهای سرسامآور به این نتیجه میرسیم که براستی تنها در این میان کتاب است که از توجه مغفول مانده و در سبد خانوار حذف شده است و گاهی این تلقی در ذهن ایجاد میشود که اگر جامعهی ما پیرو کتاب بود و مشکلات خود را با معیارهای کتاب حل و فصل میکرد در حقیقت ما شاهد این گرانی نبودیم.
ممیزی کتاب و نظارت شدید بر چاپ و توزیع مطبوعات و نشریات نوشتاری هرچند بر تیراژ آنها تأثیر منفی میگذارد اما کم نیستند کتاب و نشریاتی که مجوز چاپ گرفتهاند و هماکنون در بسیاری از کتابفروشیها و کتابخانهها در انتظار کتابخوانان میباشند.
کتابهای مفید و پرمحتوا و متناسب با مشکلات جامعه و بعنوان زبان گویای جامعه میتواند تأثیر مثبتی بر رشد و ارتقای فرهنگ عمومی داشته باشد. آموزش همگانی توسط متولیان فرهنگی وحمایت از صنایع فرهنگی (صدا و سیما، سینما، هنرکدهها، نمایشگاهها و...) جای خود دارد. حمایت از نویسندگان، ناشران رفع محدودیت کاری از آنها وایجاد فضای باز سیاسی وانتقادی، موجب نشاط، شادابی وامیدواری اصحاب قلم واندیشه خواهد شد.
از دیگر عوامل میتواند فضای مجازی را مثال بزنیم که چنانچه فضای مجازی مانع افزایش آمار مطالعه گردد میبایست آمار سرانهی کشورهای توسعهیافته که ذکر آنها رفت در حداقل و مینیمم باشد در حالی که ژاپن با اینترنت پرسرعت و آزادی نامحدود، آمار مطالعهی آن ٩٠ دقیقه در شبانهروز است و در دیگر کشورها میبینیم که مردم در کوچکترین فرصت برای مطالعه استفاده میکنند (در ماشین، در قطار، در صفهای خرید، در حال انتظار)
- مورد دیگری که شاید کمتر مورد واکاوی و پژوهش قرار گرفته باشد اهمیت دادن به علم و آگاهی و دانش و دانایی است که متأسفانه در کشور ما نهادینه نشده است. کسانی که زیاد کتاب میخوانند با بیتوجهی و گاهی مورد هجمه و ریشخند دوستان نزدیک خود قرار میگیرند:
فلانی کتابی شده، کتاب چی داره؟ فلانی هم که زیاد کتاب میخواند چکاره شد؟
اما اهتمام و ارزشگذاری به مقولهی کتاب و علم و عالم و انسانهای باسواد تأثیر زیادی در رونق کتابخوانی دارد. رتبهگذاری در گزینشها و انتصابات و سپردن مسؤولیتها به انسانهای باسواد، متخصص و پژوهشگر شأن و جایگاه علم را ارتقا میبخشد. متأسفانه بعد از انقلاب ما همواره تخصص و دانایی را در حاشیهی تعهد قرار دادیم. در حالیکه این روش برای رشد و توسعهی جامعه ما کارساز نمیباشد و تعهد به تنهایی مشکل جامعه را حل نخواهد کرد.
از طرف دیگر آنچه در متون کتابها مطالعه و مورد بررسی قرار میگیرد در جامعه کمتر نمود پیدا میکند و آثار آن را در وجود شخصیتها و سیاسیون، گروهها، خانوادهها، ادارات کمتر مشاهده میکنیم؟
آیا آنچه کتابها میآموزند به صورت الگوی عملی در جامعه وجود دارد. مانند صداقت، نیکوکاری، پاکدستی، احساس مسؤولیت، عدالت، نوعدوستی، آزادی اندیشه و. ..
از طرف دیگر جامعهی ما در واقع یک جامعهی کوتاهمدت و شنیداری است و ما علاقمند به علم و پژوهش و تحقیق نیستیم. میخواهیم با حداقل زمان و با پیامهای کوتاه به حداکثر نیازمندیهایمان دست یابیم. ساعتها برای شنیدن در مجالس، محافل، قهوهخانهها و بازار وقت خودمان را تنها با شنیدن و گفتگوهای روزمره از دست میدهیم در عین حال حاضر نیستیم یک ساعت در تنهایی به خواندن کتاب مشغول شویم.
جامعهی ما به این نتیجه نرسیده است که کتاب و علم و سواد و فرهنگ از عوامل بسیار مؤثر در نوع زندگی میباشد. و کیفیت زیست را باید از این طریق ارتقا داد و رونق بخشید. ما مشکلاتمان را با کتاب قابل حل نمیدانیم و اصولاً فن ادارهی جامعه را از راه کتاب کمتر آزمایش کردهایم بیشتر دنبال پیروی و نزدیک کردن خود به هرم قدرت و به شخصیتهای کاریزما و رابطه با آنها هستیم.
خواندن کتاب خود به تنهایی معجزه نمیکند بلکه از این طریق فرهنگ یک جامعه پلههای ترقی را طی خواهد کرد و آنگاه قدرتی از تودهی مردم و از نهادها و مؤسسات و طیفهای فکری رشد خواهند کرد که سیاست بر پایههای فرهنگ وخود آگاهی استوار خواهد شد. و سیاستی به عدالت ختم میشود که از آبشخور فرهنگ سیراب شده باشد و فرهنگ مجموعهی آئینها، عقاید، آداب و رسوم، زبان، و...در برخواهد گرفت.
وظیفهی کارگزاران حمایت از اصحاب فرهنگ و رسانه میباشد. چه رسانههای مجازی وچه رسانههای نوشتاری و زمینهسازی برای رشد و ارتقای آموزش عمومی در سطح جامعه ورفع موانع ایذایی در مقابل آگاهی مردم میباشد؛ آموزشی مفید، مستند و کارآمد که با روح و روان و عقاید شهروندان هماهنگ باشد. زیرا امروز قدرت تنها در صنایع نظامی و تأسیس ارتشهای مدرن و پیادهنظام خلاصه نمیشود بلکه قدرت نهفته در دانش و تخصص وفناوری میباشد. چنانکه پیامبر اکرم (ص)فرموده است.
حکمت گمشدهی مؤمن است آن را هرکجا بیابد باید از آن بهره مند شود و آن را بدست آورد.
امید است با تلاش همگان شاةهد افزایش فرهنگ دانشاندوزی و کتابخوانی در کشور باشیم.
پانوشتها:
[١] - مقالهی رضا شکرالهی، تازهترین آمار مطالعه در ایران، اینترنت
[٢] - آخرین بروزرسانی جدول ١٥/١/١٣٩٩
[٣] - رتبهبندی پاسپورت کشورها در سال ٢٠٢٠ و بهترین گذرنامه/ منبع: اینترنت
نظرات